ارسال نظرات

با عرض سلام خدمت دوستان عزیز؛
متاسفانه این مشکل سیستم نظرخواهی بلاگ اسکای ممکن است بیشتر از اینها هم طول بکشد. دوستانی که مایل به ارسال نظرات خود هستند، میتوانند از لینک «مکاتبه با حامد» واقع در منو استفاده نمایند. از تمام شما عزیزان خواهشمندم در صورت امکان با فونت فارسی تایپ نکنید. بسیار متشکرم.
تا ۳ روز آینده مطلبی جدید نوشته خواهد شد.
یا حق

سلامی دوباره به طروات عشق یزدان

قبل از هر چیز، از تمام شما عزیزان معذرت میخواهم. چون در این مدت علی رغم قولی که داده بودم، نتوانستم وبلاگ را به روز رسانی کنم. واقعیتش فکر میکردم بعد از امتحانات، وقت آزاد بیشتری خواهم داشت ولی نه تنها اینگونه نشد بلکه بر عکس بدتر هم شد. به هر حال با توجه به اینکه تنها یک سال از دوران دبیرستان (پیش دانشگاهی) باقی مانده است، بعد از این به ندرت خواهم توانست وبلاگ را به روز رسانی کنم. ان شا الله تا پایان تابستان هستم و بعد از آن باید خداحافظی کنم. این یک سال زود خواهد گذشت. چه میشود کرد. عمرمان میگذرد. اگر توفیق ورود به دانشگاه را داشته باشم و اگر عمری باقی باشد و جوانمرگ نشویم، سال بعد حتما وبلاگ را دوباره زنده خواهم کرد. دوستان؛ دعا کنید. نه تنها خودمان را بلکه تمام جوانان را. امیدوارم روزی رسد که دیگر هیچ گاه، هیچ جوانی را آنچنان مشغول مسائل فرعی نکنند که اصل و ذات و فلسفه ی خلق او از یاد برود. این نیز مرحله ای از زندگی است که باید بگذرد و تنها تجربه هایش برایمان باقی خواهد ماند. ویلیام شکسپیر میگوید:

«ولادت که روزگاری از گوهر نور بود، به سوی بلوغ میخزد و آن گاه که تاج بر سرش نهادند، خسوف های کژخیم شکوهش را به ستیز برمیخیزند.»

و اما بعد از این مقدمه، لازم میبینم جواب دوستی را که پیغام گذاشته بودند، بنویسم. امیدوارم که ایشان بخوانند و باز هم نظر بدهند. مطلبی که تحت عنوان «انسان و فلسفه ی این دنیا» نوشته شد، این مسئله را از دیدگاه جهان بینی الهی بررسی نمود. این دوست عزیز در نظرشان نوشته بودند که داستان آدم و حوا چرندی بیش نیست. دوست گرامی؛ اول از همه بهتر است مشخص سازیم که آیا جهان بینی و مکتب الهی را قبول داریم یا مادی را. با قبول جهان بینی الهی، بسیاری از مسائل حل خواهد شد و اگر این را قبول نداریم، ادامه ی این بحث بی معنی خواهد بود. همه ی ما میدانیم که هر خلقتی آغازی دارد. نه تنها اسلام، بلکه همه ی مکاتب الهی (نه مادی)، در این مورد توافق دارند که روزی فردی صالح ظهور خواهد نمود. در این میان نامهای مختلفی به این فرد نسبت داده شده است. خلقت نیز چنین است و بیشتر مکاتب الهی در این مورد توافق نظر دارند. حال تفاوت در نام اشخاص، مسئله ای بدیهی است که ملت به ملت فرق میکند.

و اما اینکه شما معتقد هستید خلقت جنس ماده، زودتر از نر آغاز گشته و در واقع جنس نر، مخلوق ماده بوده و از این نظر شما جنس ماده را جنس برتر میدانید. من در گفته های شما، نوعی نگرش فمینیستی یافتم (که شاید مؤید این باشد که شما خود مونث هستید)، و اینکه شما دانشجوی پزشکی یا کلا آگاه از مسائل پزشکی باشید. در این مورد، آیه ای در قرآن یافتم که اگر قرآن را قبول داشته باشید، مطمئنا این سو ء تفاهم حل خواهد شد. در آیه ی 1 سوره ی النساء میخوانیم:

«ای مردم؛ بترسید از پروردگار خود. آن خدایی که همه ی شما را از یک تن بیافرید و هم از آن (تن) جفت او را خلق کرد و از آن دو تن خلقی بسیار در اطراف عالم از مرد و زن برانگیخت و ....»

اگر دقت کرده باشید از این آیه میتوان فهمید که هر دو جنس مذکر و مونث، از یک تن واحد خلق شدند. اگر واقع بین باشیم، جواب اکثر پرسشهای ما در قرآن وجود دارد فامّا این ما هستیم که به آن حد نرسیده ایم که معانی بسیاری از آیات را درک کنیم.

و اما دوست عزیز؛ علم همه چیز نیست و نمیتواند تمام پدیده ها را توجیه کند. پدیده های بسیاری در طبیعت وجود دارند که علم توانایی پاسخگویی به آن ها را ندارد. اینکه ما هر مسئله ای را از لحاظ علم و ماده قبول داشته باشیم، نوعی نگرش در ما ایجاد میشود که به مادی بودن هر مسئله ای و در نتیجه به دیدگاه های زمینی (نه الهی) می انجامد. ما انسان ها محصور در حصار زمان و مکان هستیم و پس از مرگ، هنگامی که زمان و مکان مفهموم خود را از دست میدهند، تمام حقایق آشکار میشوند و انسان پی به «هستی» میبرد. همانگونه که آیات بسیاری مبیّن این مسئله هستند.

متاسفانه ما انسان ها همگی سطحی نگر هستیم و فقط صورت مسئله را میبینیم نه حقیقت درون آن را. دوست گرامی؛ اگر نظری دارید، حتما بگویید. هر نظر و عقیده ای محترم است. فعلا تا بعد.

یا حق